مادران كمالگرا،كودكان مضطرب،عزت نفس پايين
مادران كمالگرا،كودكان مضطرب،عزت نفس پايين
كمال گرايي يا perfectionism به عنوان يك نياز قوي براي انجام دادن كارها در سطوح بدون اشتباه در بسياري از جنبه هاي زندگي فرد تعريف شده است.
والدین کمالگـرا بـا تعیـین معیارهـاي عملکـرد عـالی درصددند فرزندانشان از ارتکاب اشتباهات مبرا باشند، مورد ارزیابیهاي منفی قرار نگيرند.ممکن است والدین هم فرزندانشـان را دوست داشته باشند و هم آنها را طرد کنند، یا در عین دوست داشـتن آنهـا، در مسـائل انضباطی و آموزشي سختگیري كنند.
اگر والدین قابل اعتماد، همـدل، آرامـش دهنده باشند و برخـوردار از رفتارهاي سازنده باشند و دائم از کودك ایراد نگیرند، تصـور ذهنـی او نسـبت بـه خـویش به صورت مثبت تقویت میشود.
اما اگر والدین در کنترل زیاده روي کنند، انجام خواسته هاي آنها براي کودك امکان نداشته باشد، بایدها، اجبارها و نتوانستن را به کودك تحمیل کنند و به او اعتماد کمی داشته باشند، به تدريج پیام من با ارزش نيستم را در كودك درونـی میکنند. ممکن است والدین به صورت لفظی از کودك نخواهند که کامل باشد، اما اگر ابـراز مهر و محبت آنان به رفتار کودك بستگی داشته باشد، به تدريج تفکـر خـاص اگـر رفتـار کاملی داشته باشم، مورد قبول آنها خواهم بود و اگر همیشه خوب بـه نظر بیـایم، ارزش خود را حفظ میکنم در او شکل میگیرد.
درواقع، افرادي که عزت نفس اندكي دارند براي حفظ هويت و ارزش خويش به معيارهاي كمال گرايانه احتياج دارن. به دنبال این طرز تفکر و رفتار، کودکـان هـیچوقـت از عملکردشان احساس رضایت نخواهند کرد؛ زیرا رفتار آنان به اندازه کافی خوب نیسـت تـا نظر والدین را جلب کند.
بنابراین، این کودکان مانند والدینشان موفقیتهاي خود را کوچک میشمارند و احساس میکنند که هیچگاه انتظـارات والدینشـان را بـرآورده نخواهنـد کـرد. والدین کمالگرا بیش از اندازه انتقاد میکنند، سختگیرند و عموماً کمتر از فرزندانشان تعريف مي كنند ،آنان فشـار زیـادي بـه کودکـان مي آورند تا کودکانشان بیشتر و بهتر فعالیت كنند.
آنها از تصدیق و تأیید کودك خود تا زمانی که کودك بتواند به سطوح مورد انتظار آنان دست یابد، خودداري میکنند. درخواستهاي افراطـی آنـان ممکـن اسـت از راههـاي گوناگون تقویت شود: از طریق اجبار، تهدید، تنبیه یا اظهار یأس. از آنجـایی کـه ایـن والدین، کودك خود را تأیید نمیکنند، کودك هم به تواناییهاي خود اعتمـاد نخواهـد داشت و احساس خودارزشمندي لازم را پیدا نمیکند و با خلأهاي عاطفی مواجه میشود.
ما به عنوان والدين گاهي دوست داريم فرزندانمان به آرزوهايي كه ما به آنها نرسيده ايم جامع عمل بپوشانند و با افراط گري در رفتارمان ثبت نام در كلاسهاي مختلف ،آموزشهاي پي درپي،ثبت نام در مهدهاي دو زبانه و بدون توجه به سن اضطراب جدايي،با گذاشتن زود هنگام فرزندانمان در مهد بيشتر آنها را مضطرب مي كنيم و ريشه عزت نفس فرزندانمان را مي خشكانيم ما بر اين باوريم كه در جهت درست گام بر ميداريم اما انگار در خلاف جهت آب پارو مي زنيم و با نتايج منفي رو به رو مي شويم.فارغ از اينكه كودكانمان امانتهايي هستند در دست ما پس در تربيتشان در مسير درست گام برداريم.ما بر اين عقيده ايم كه بهترين را براي فرزندانمان مي خواهيم و با ثبت تام در كلاسهاي خلاقيت و …كودكانمان را باهوش تر بار مياوريم بدون توجه به اينكه اگر زودتر از سن رشدي كودك خود او را درگير آموزشهاي بالاتر از سنش كنيم اورا دچار اضطراب،ياس و ناتواني مي كنيم و به او اين پيام رامي دهيم كه از عهده هيچ چيز بر نمياد.ما مي توانيم هم والديني مهربان باشيم و هم كودكانمان را در بهترين مسير قرار دهيم اما با مشورت با يك متخصص.
جستجو
دسته بندی ها
برچسب ها
بایگانیها
دستهها
اطلاعات